آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

آدرینا : شازده خانم خانه مامان الهه و بابا مهدی

حرف اول از دلنوشته های بابا

دختر عزیزم  آدرینای مهربان می خواهم  بنویسم ولی نمیدانم آیا خواهم توانست آنچه در دلم هست همانطور برایت بگویم و تونیز همان چیزی را که دلم می خواهد همانطور برداشت کنی  ! می خواهم خلاصه یکسال با تو بودن را از زبان و دل بابایی برایت بگویم و شاید هم کمی قبل تر از آن و هر آنچه را که در دل دارم برایت بازگو کنم ،  نمی دانم بعد از این فرصتی برای نوشتن باشد یا نه ! و نیز واقفم که مامانی بهتر و کاملتر از من ماهها و حتی روزهای زندگی ات را با احساسی عاشقانه بقلم کشیده ولی من نیز به سهم خود آنچه را که حس و لمس کردم برایت خواهم گفت شاید ناگفته ای در این میان باشد  که تو بیشتر و بیشتر عشق واقعی من و مامانی را درک کنی عزیزم...
14 شهريور 1392
1