مامانها حواستون به لباسهای تو کمد بچه هاتون هست؟!
مامان آدرینا فکر میکرد که این لباسها یک میلیون سال بعد اندازه آدرینا میشن.
از طرفی مامان آدرینا شدیدا باور داره که بچه از پاییز دیگه حتما باید با سر همی بخوابه.حالا همین طوری، دست گرمی یکی دو تا از سرهمی ها رو آورد که امتحان کنه چون تقریبا مطمئن بود که اونا هنوز برای دختر گلیش بزرگ هستند. ولی ای دل غافل ، ای دل غافل که نات اونلی بزرگ نبودند بات السو کوچیک یا حد اکثر کیپ کیپ بودند. و تازه در نهایت تعجب این وضعیت شامل کلی از جی جی می جی های دیگه اش هم میشد و دیگه اگر هم بشه ازشون استفاده کرد برای مدت زمان بسیار کوتاهی خواهد بود.
حالا برای اینکه دلمون نسوزه هر شب موقع خواب یکی از اینا رو اتیکت میکنیم و تنمون میکنیم که لااقل اینهمه وقت تو کمدمون بودند یه بار پوشیده باشیم شون آخه! حالا بعد از چند شب ، دو شب لباس تکراری بهش پوشوندم بچه ام با تعجب نگاه میکنه! فکر کرده دیگه از این به بعد جزء مراسم قبل خواب مراسم اتیکت کنی داریم آخه این بچه ما از یه روزگیش عاشق مارکهایی بوده که به لباسها یا اسباب بازیهاش آویزون بودن و ساعتها از دل و جان مارکها رو مک میزد و یا محو تماشاشون میشد. چند تا از عروسکهاش و یکی از پتوهاش اصلا دیگه مارک پارچه ایشون انقدر ریش ریش شده که از بین رفتن انقدر که این بچه اونا رو مکید و زد تو دهنش!
خلاصه خواستم بگم پیش از آنکه خیلی دیر شود یه سر با دید خریدار به کمد بچه هاتون بزنید که غفلت موجب پشیمانی نشود