آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

آدرینا : شازده خانم خانه مامان الهه و بابا مهدی

یکی دیگر از منظره های دلپذیر در خانه ما

1392/8/14 1:21
نویسنده : الهه
367 بازدید
اشتراک گذاری

به این عکس نگاه کنید و حدس بزنید اینجا کجاست و جایزه بگیرید!

مدیونم بشید فکر کنید اینجا کف خیابونه

و شهرداری یه ماهی میشه که نیومده تمیزکاری

این کف آشپزخانه ماست

و من در نقش نظافتچی حرفه ای خدا شاهده مدام دارم وظیفه تمیزکردن رو انجام میدم

اما ما یه آدرینا داریم که اگر هم قبول کنه تو صندلی غذاش بشینه هر چی غذا دم دستش باشه پرت میکنه این ور اون ور

و هر چی مامان توضیح میده که این کار بده و نباید چیزی رو پرت کنیم

یا غذامون رو زمین بریزیم

فایده نداره که نداره

قهر، غضب، تشویق، مهربونی، نا مهربونی، منطق و دلیل و برهان

حتی خود لوس کردن و  گریه الکی که مامان خسته میشه انقدر همه جا رو باید تمیز کنه در دل سنگ غذا گریز دختر ما تاثیر نداشته که نداشته

نمیدونم همه بچه ها  آیا همین طوریند؟

حالا اگر یه چیزی هم بخوره آدم دلش کمتر میسوزه

ولی عملا هیچی نمیخوره در حالیکه من صندلی غذا و کف و لباساش و خودش و... همه رو باید بشورم.

خداوند به من صبر زیاد و اعصاب و  عضلاتی آهنین عطا فرماید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مونا
14 آبان 92 8:29
عزيز دلم نگران نباش همه بچه ها همين طورند دوست دارن همه چيز رو پرت كنن و بريزند اقتضاي سنشونه آدرين هم وقتي ميشينه توي صندلي غذاش هرچي بهش مي دي دوست داره از اون بالا پرت كنه پايين و مامي دوباره برداره و بهش بده و اين كار اينقدر ادامه پيدا مي كنه تا ديگه مامي خسته ميشه و كم مياره حالا شما كه خوبيد مي زاري آدرينا خودش غذا بخوره ولي من كه خيلي وسواسي ام اصلاً غذا دست آدرين نمي دم و خودم بهش غذا مي دم مي دونم كه كار درستي نيست ولي چيكار كنم از كثيف كاري بي زارم.

ببوس آدريناي من رو


خانوم کار ما از پرتاب وسایل خیلی وقته که گذشته! کم مونده دیگه خودمونم پرت کنه این ور اونور! که البته اگر یه چیزی در کنارش میخورد والا من راضی و خوشحال بودم ولی الانه فقط بریز و بپاش داره و دریغ از یه لقمه غذا خوردن. راستی مامان مهربون که انقدر هم جوجه ات رو دوست داری لطفا بی خیال تمیزی کثیفی شو تا یه مدت و مثلا لباسای لک گرفته اش رو تنش کن و بگذار خودش غذاشو بخوره. اصلا این یه مرحله رشده و براش لازمه که با غذا ور بره و لمسش کنه . به خاطر تمیزی و این حرفا این رو ازش دریغ نکنید چون یه سری مهارت از همین طریق یاد گرفته میشن. همین آدرینای ما اگر بخواد خیلی شیک و مجلسی با قاشقش میتونه پلو سوپ یا ماست بخوره ولی نمیدونم چرا عناد داره یا حالا به هر دلیلی نه خودش میخوره نه میگذاره بهش خودمون غذا بدیم






مامانی باران
14 آبان 92 15:14
عزیزم از برقی که زمین میزنه کاملاً مشخصه که مامان آدرینا چقدر تمیز و کدبانو هستند !!! اما داغ دلم رو تازه کردی که باران هم اگر بر حسب اتفاق بخواد یه لقمه بخوره باید صد لقمه به صندلی و زمین هم برسونه تازه مهمترش اینه که قاشق میگیره دستش به ما و عروسک ها هم غذا میده من هم که مثل شما فقط برام مهمه بخوره میذارم هر چی دوست داره بریز و بپاش کنه و حتی با دست بهش غذا میدم ولی خب جاروبرفی و دستمال دیگه از دست آدم نمیوفته و با اینحال هم خونه هیچ وقت درست و حسابی تمیز نیست


بیا بغلم ای همدرد من!

یعنی کلمه به کلمه حرفاتون انگار از ذهن و دل منه ها! چه کار کنیم با این اخلاقای این جوجه ها ؟!
ضمنا ممنون از تعریفتون، راست میگین ها! عجب برقی انداختم زمین رو ها! فکر کنم آینده روشنی در انتظارم باشه!




شازده امیر و رها بانو
15 آبان 92 9:21
ای الهه جان واقعا همدردیم
من که صندلی غذاشو جمع کردم چون روش که نمینشت اگر هم هر از گاهی مینشست بعد 2 دقیقه بلند میشد وامیستاد دست دسی میکرد منم
از ترس اینکه بیافته ترجیح دادم جمع کنم الانم بانویمان خودش غذاشو میخوره البته نصف بیشترش نصیب فرش و سرامیکا میشه یه کوچولو هم معده خودش بیخیال کثیفی چیکار کنیمووروجک نازتون رو ببوسید
راستی عکسا چی شد آخر؟

وای دست رو دلم نگذار که دیوانه شدم دیگه . همش میگم ای خدا کی میشه این بچه بزرگ شه عاقل شه و ...
فرستادم بانو جان. نگرفتین؟

شازده امیر و رها بانو
15 آبان 92 9:22
آدرینا جان بهتر شد انشاالله؟


خانوم طلسم شدیم. نوبت میگذاریم به ترتیب باز مریض میشیم باز از هم میگیریم و این قصه همچنان ادامه دارهو البته جریان مریضی آدرینا چیز دیگه ای هم هستش. برای اطلاع رسانی هم شده باشه سعی میکنم پست بگذارم در موردش
مونا
18 آبان 92 12:20
راستی می گی الهه جونم باید بی خیالی کثیفی خونه بشم و بدم خودش غذا بخوره مامان اینا وقتی من می رم سر کار و پیش اوناست یه موقع هایی این کار رو می کنن ولی بهتره زودتر خودمم دست به کار بشم راستش وقتی دقت می کنم می بینم از بس که نذاشتم خودش غذا بخوره هنوز بلد نیست با قاشق رو خوب دستش بگیره این وروجک ما که خیلی هم باهوشه مرسی از راهنمایی خوبت حتماً روی خودم کار می کنم و از الان شروع می کنم. بوووووس

آره مامان جونش
مبتونب صندلیش رو بذاری آشپزخونه که همون جا بریز وبپاش باشه و دیگه کار به فرش و مبل نکشه! ولی در هر صورت لازمه واقعا.
ضمنا این چیزها به هوش ربطی نداره.به شرایط محیطی ربط داره که بچه یاد بگیره و الگو برداره. هوش رو فقط وقتی بچه هامون برند مدرسه میشه فهمیدوضعشون چه جوریاست. بنابراین خودتون رو درگیر هوش بچه نکنید. من که همیشه میگم بچه ها با هر هوش و جثه و ... خدا کنه که عاقبت به خیر و خوش شانس باشن. بقیه اش داستانه!