آیا میدانستید که ما پانزده ماهمون شد؟!
دیروز شکر خدا و تحت الطافش شمع پانزدهمین ماهگرد تولد بمب انرژی و شادی خونه مون-آدرینای عزیزمون- به سلامتی فوت شد و رسما دخترمون وارد شانزدهمین ماه زندگی خودش شد
انقدر با بابایی خوردیمش و ماچش کردیم که دلمون خنک شد یه کم!
پی نوشت: کلمه "میدانستید" در عنوان پست ناشی از "می دا نس تی " گفتن های اینروزهای آدریناست. چند روز پیش بهش میگم آدرینا آیا میدانستی خیلی خوشگلی؟ بعد از چند لحظه شروع کرده پونصد بار بریده بریده و به فتح حرف دال پشت سر هم گفتن که می دا نس تی ؟!!! من و بابا هم حیرون شدیم و هم ذوق زده و هم خیلی خندیدیم چون انگار یه چینی زبان داشت یه کلمه چند بخشی رو به روش خودش تلفظ میکرد
عذر خواهی نوشت: غیبتمون خیلی طولانی شده. مشقامونم زیاده انقدر که نمیدونیم کدوم رو بنویسیم و اینجا بگیم و کدوم بمونه. خلاصه حالا خودتون لطفا یه جوری پارتی بازی فرموده و عفو بفرمایید دیگه.