آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

آدرینا : شازده خانم خانه مامان الهه و بابا مهدی

وبلاگمون یکساله شد!

1392/10/24 2:57
نویسنده : الهه
557 بازدید
اشتراک گذاری

در غفلت و بی خبری  حاصل از مریضی و گرفتاریهای روزمره  و در سکوت رسانه های خبری زبان چشمکمژه

15 دی وبلاگمان یکساله شد!

وبلاگ در سحر گاه یکی از شبهای مکرر بی خوابیم ساخته شد.

ما یکساله شدن وبلاگ آدرینا خانوممان رو به خودمان و ایشان  و تمامی دوستان و آشنایان تبریک عرض نموده و امیدواریم تا زمانی که جان در بدن داریم حتی شده با عینک ته استکانی به امر خطیر ثبت و ضبط روزمرگیهای شیرین شده با وجود نازنین دخترمان ادامه بدهیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان مهيار
24 دی 92 2:40
به اميد خدا ان شالله كه همينطور باشه و تنتون سالم ، منم تبريك مي گم بهتون
الهه
پاسخ
فدای شما مامان ، دوست و خاله مهربان. به همچنین نازنین بانو.
شازده امیر و رها بانو
24 دی 92 8:43
سلام الهه جون تبریک میگم بهتون انشاالله که همیشه پایدار و سلامت باشین و همچنانن به این امر خطیر ادامه بدیدسلام به روی ماهت مادر خیلی پر مشغله و عزیز ممنونم مهربانم. به همچنین عزیز.
سارا مامان امیرپرهام
25 دی 92 14:59
سلام عزیزم ممنون بابات پست زیبایت در وبلاگ امیر پرهام بوس برای دختر نازت مراقب خودتان باشید بوس
الهه
پاسخ
سلام نازنین. خواهش میکنم. قلبا براتون خوشحالم
مامان مریم
28 دی 92 16:38
تا باشه ازین بیخوابیهای شبانه که واسطه ی خیر ساخت وبلاگ و آشنایی ما با همچین مادر و دختر شیرین و دوس داشتنی و فرهیخته ای شده..تبریک میگم یک سال نوشتنتو با عشق ...عشقتون که همیشه پاینده است امیدوارم نوشتنت هم مستدام باشه و مایه روشنی قلب و دیده ی ما... ممنون از اینکه در نبودمون همیشه به یادمون بودی و هر وقت گریز کوتاهی میزدم به عالم مجازی گرمای محبتت حلاوت سفرمون رو صدها برابر میکرد..دستای مهربونتونو بابت نوشتن تک تک اون کلمه ها میبوسم . دلم برای خوندن نوشته هات لک زده بود
الهه
پاسخ
دختر این حرفا چیه؟ نمیگی من از خجالت ذوب میشم میمیرم بچه ام بی ننه میمونه؟! عزیزمی من قربونت برم دیگه نگو اینطوری خیلی خیلی خجالت کشیدم . دوست داشتم بهت سر بزنم خوب! تازه تعداد کامنتها که میرفت بالا میفهمیدم بـــــــــــه! سر کار خانوم خوبند و به وبشان سر میزنند! مرسی از تبریک قشنگ و پر از حس خوبتون! همه آرزوهای خوبت متقابله مهربانم
عاطفه
28 دی 92 23:40
امیدی که از پیام هات میگرفتم با هیچ چیزی قابل جبران نیست . خیلی خیلی ممنونتم. حضورت یه دلگرمی خاص بهم میداد. مهم میشدم برای خودم. میدونم که میفهمی چی میگم. فقط بدون که درک کردم همه ی لطف ات. و از دنیایی متشکرم
الهه
پاسخ
مرسی که انقدر با معرفتی که میایی و اینا رو بهم میگی. خوشحالم که حرفاییم که از دل بر آمده بر دل شما نشسته . عزیزی و بودنت رو دوست دارم و صد البته که برام بی هیچ اغراقی مهمی
عاطفه
28 دی 92 23:42
تولد تولد تولدت مبارک . ایشالله 100 ساله شدن وبلاگ گل دختر. اون موقع خودش ایشالله اجازه داده و ما کنار تصویرش شمع 100 سالگی وبلاگش و میبینیم. همیشه شاد و سلامت باشی و حضورت مستدام
الهه
پاسخ
ای قربونت! مرسی عزیزم از تبریک پر مهرت. انشالله اگر اینطور بشه نوه نتیجه هاش باید زحمت آپدیت کردن رو بکشند! مثلا بگن ننه بزرگ امروز دندون مصنوعیهاش رو گم کرده بود و در نتیجه با نی آب هویج خورد! الهی! یعنی فکر کن بچه ها خودشون یه روزی ننه بزرگ بابا بزرگ بشن!
ZauhWrCKR1SggA-uSQD-mS8eIDmcom0ljlG1i3KyE6m1KkBF4b9VjO0zzolnOqL9
29 دی 92 0:44
خدا چنین شبی رو قسمت فرموده که شما بی خوابی بکشی و وبلاگ بسازی و الان بنده موهبت آشنایی و فیض بردن از قلم زیبات رو داشته باشم ... دورد به این وبلاگ یکساله دوست داشتنی که انشاءالله سال های سال محفلش گرم و پر از عشق باشد ...
مامانی باران
1 بهمن 92 1:49
خدا چنین شبی رو قسمت فرموده که شما بی خوابی بکشی و وبلاگ بسازی و الان بنده موهبت آشنایی و فیض بردن از قلم زیبات رو داشته باشم ... دورد به این وبلاگ یکساله دوست داشتنی که انشاءالله سال های سال محفلش گرم و پر از عشق باشد ...
الهه
پاسخ
خانوم یه عالمه خجالت دادید ما رو . فیض از آن منه که با یه همچین بانوان و مادران فرهیخته و فرزندان نازنینشون آشنا شدم و عشق تو دلم بیشتر شده. ممنونم از اینهمه مهر و لطف