آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

آدرینا : شازده خانم خانه مامان الهه و بابا مهدی

نوزده ماهگی ماه زندگیمون

1393/1/10 16:44
نویسنده : الهه
338 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب به لطف و نظر خدا جشن کوچک نوزده ماهه شدن ماه زندگیمون هم برگزار شد و دخترمون واقعا و واقعا خیلی مسلط و حرفه ای شمعش رو فوت کرد و کلی برای دوربین و مراحل جشنمون ژست گرفت.

سرعت تغییرات فرشته کوچولومون حیرانمون میکنه و با حیزت و شاید هم کمی حسرت تماشاش میکنیم. تماشا میکنیم راه رفتنها و بازیها  و بد اخلاقیها و مهربانیهاش رو   و صد البته بلبل زبونیهاش رو. این که میگم بلبل زبونی اغراق نیست. طوطی خوش پرو بال ما کم کم شده یه خانوم خانومای کوچولویی که یه سره داره حرف میزنه. تقریبا همه چیز رو میگه. به طور کامل منظورش رو میرسونه و منظورمون رو میفهمه. همه کلمات رو یا کاملا کامل و درست یا به روش خودش تلفظ میکنه ولی مهمه اینه که دختر ما الان یه ماهی میشه که به معنای واقعی کلمه داره با ما communicate میکنه و این خیلی شوق آفرین و لذت بخشه. یه خانوم کوچولو که سال پیش اینموقع ها کپل مپلی بود و صداهایی به زبون خودش در می آورد و چند بار ما رو با بابا مامان گفتن به شدت هیجان زده و سورپرایز کرده بوده حالا قشنگ ماشالله حرف میزنه برامون. شعر میخونه، در خوندن شعر های مورد علاقه اش به نحو فعالی همراهی میکنه. تازه دستور شعر درخواستی هم میده بچه ام!

خلاصه که مثل همه مامان باباهای دنیا عالمی داریم با این غنچه در حال شکفتنمون که هر روز با بیشتر بازشدن گلبرگهای نازش فضای زندگی و روزهامون رو عطراگین تر میکنه.

آدرینا جونم مامانی اگر یه روزی اینها رو خوندی بدون که خیلی خیلی بهت افتخار میکنم و  خیلی برام همیشه عزیز هستی و خواهی بود و عاشق اینم که مثل آدم گنده ها به چشمام زل میزنی و باهام حرف میزنی و بعد هم ادای خنده قهقهه رو در میاری و دستت رو میگیری جلو دهنت و خودت رو تکون تکون میدی که یعنی مثلا داری از خنده غش میکنی و تکون میخوره بدنت از شدت خنده ات!

هنر پیشه من تا ابرها بالا میبری من رو و هر کسی که میبینتت و دوستت داره رو با اینهمه اداهای و کارهای شیرینت. خاله و دایی هات با اون همه کار و گرفتاری همیشه مشتاق و آماده اند که آنلاین از اون سر دنیا برای چند دقیقه هم شده ببیننت و با کوچکترنی حرفی که از دهنت در بیاد از شادی و هیجان پر بشند. کاش میشد از اونها هم وقتی دارند تورو تماشا میکنند فیلم گرفت که چه نا باورانه به حرفها و کلماتت گوش میدن و با چشماشون حضور چند دقیقه ای تو رو پای وب کم میبلعند و به قول خودشون هی تشنه تر میشن  برای دیدنت.

خیلی حرفا هست که اصلا نمیدونم کدوم رو بگم کدوم بمونه ولی اصلش اینه که لبریزم از تو با وجود همه خستگیها و آزار و اذیتها و مسئولیتهایی که مادر یه دختر کوچولوی شیطونی چون شما بودن میتونه با خودش داشته باشه. 

میبوسمت و دلم میخواد لحظه هایی که عاشقانه و خالصانه ترین بوسه ها رو با هم رد و بدل میکنیم ابدی بشه

همین الان هم داری با پنگول که از تی وی نشون میده گل میگی گل میشنوی در حالی که سر میز غذا با بابایی هستی و به پنگول میگی مرغ بخور! فدای تو تا همیشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مونا
11 فروردین 93 8:43
آدرينا جونم عزيز دلم تولد نوزده ماهگيت مبارررررررررك الهه جونم فكر كنم تو كل شبانه روز دو ساعت بيشتر نمي خوابي هااااا ؟؟؟؟؟ بابا يكم هم به فكر خودت باش دوست جونم از پا در مياي ها قبل از بدنيا اومدن آدرين اصلاً فكر نمي كردم بچه داري و مادر شدن اينقدر سخت باشه آخه تو فاميل هم بچه كوچيك نداشتيم و خيلي خيلي بي تجربه بودم ولي الان واقعاً از ته دلم مي گم مادر بودن مخصوصاً مادر يه فينگيليه شيطون بلا مثل آدرين و آدرينا بودن خيلي خيلي سخته و آدم رو از پا درمياره ولي شكر خدا با اين شيرين زبونيا و دلبرياي اين وروجكا خستگي آدم درمياد. ايشالا تمومي اين روزها به خير و خوشي سپري بشه و خستگيمون دربياد.
الهه
پاسخ
ممنونم خاله مهربونش. والا دوساعت بخوابم که خوبه! راستی میگید ولی چه کنم خواهر . دساتان بیخ وابی من مفصله.بله واقعا آدم تا خودش در گیر نشه درست نمیدونه که چقدر سخته بچه داری . البته شما که کلی وضعت خوبه خواهر. خودت رو قاطی ما بدبخت بیچاره ها نکن! یه ایل رو بی جیره و مواجب در رکاب داری شما! ولی بازم واقعا اصل مسئولیت با خود آدمه. راست میگید.مرسی از حضورتون عزیزم.
مامان مریم
12 فروردین 93 11:33
19ماهگیت مبارک طوطیه خوش پروبال من...وبلاگت عکسی ازت نداره ولی اینقدر مامان الهه ی عاشقت خوب توصیفت میکنه که انگار همه چیو داری میبینیو لمس میکنی..دقیقا همینطوره که میگی .بچه ها تو هر سنی که هستن فک میکنی شیرینترین سنه ولی بزرگتر که میشن میفهمی که اشتباه میکردی..و این بزرگترین هیجان مادرانه است
الهه
پاسخ
وای مریم جون چقدر کلماتت به دل مینشینه خیلی ممنون از تبریکتون و خیلی ممنون از حضورتون.امشب داشتم به بابی آدرینا میگفتم که الان آدرینا جیگرترین زمانشه ولی بعد دیدم هیچ وقت نمیتونم بگم کی بوده یا هست. همیشه عزیزن و دوست داشتنی
مامان پارسا
17 فروردین 93 23:41
19 ماهگیت مبارک آدرینا گلیییییییییییییی
الهه
پاسخ
مرسی مامان پارسا جان. لطف کردید.
مامان مهيار
3 اردیبهشت 93 0:27
مبارك مبارك
الهه
پاسخ
مرسی خاله مهربانش