درس عبرت یا ...؟
از پنجره خونه دارم بیرون رو نگاه میکنم
توی محوطه بزرگ و شیب داری که دامنه جاییه که قبلا به باغ سید معروف بود و الان مثل خیلی جاهای دیگه خشکش کردن تا بتونند سوداگرانه توش ساختمان سازی کنند و حالا تبدیل به جایی برای ریختن نخاله شده چیز عجیبی به چشم میخوره
فاصله دوره و قدرت دید و تشخیص کم
یک یا دو نفر دارن خیلی عاشقانه تو یه همچین محیطی قدم میزنند و راه میرن
گاهی میدوند گاهی ثابت می ایستند بعد یک دفعه باز میدوند
برام عجیبه و برام سوال میشه اخه جا قحطیه؟ جای به این شیبداری و پر از سنگ و نخاله
خوب که دقت میکنم تصویر کمی واضح تر میشه و بعد میبینم خدای من
اونجا یه خانوم و یه سگ هستند . خانوم سر تا پا سیاه پوشه و سگ هم سیاه رنگه
و در واقع اون خانوم دل به خواسته دل سگش داده و پا گذاشته تو یه همچون جایی چون سگ شیطون و بازیگوشش هوس کرده بوده از یه همچون کوه و کمری بره پایین و فضولی کنه و بدوبدو کنه
جالب بود که خانومه پا به پای سگه به هر سمت و سویی که اون میرفت ، میرفت و به نحو احسن با سگش همراهی میکرد
راستش از خودم خجالت کشیدم
قیاس مع الفارقه ولی ببین یه زن حاضره برای خوشحالی و بازی و ارضای کنجکاوی سگش چی کارهایی کنه
اونوقت من مادر خیلی وقتا کم میارم
به اون دست نزن، اونور نرو، اون نه، نه نه نه...
واقعا من چقدر در روز به ساز دل دخترم میرقصم؟
هر بار میریم حمام دستشویی که بعد از تعویض بشورمش داد میزنه آب بازی آب بازی ولی آیا من میتونم هر بار به خواسته اش توجه کنم و بذارمش تو وانش تا با آب بازی محبوبش خوش باشه؟
همش میخواد بیاد و دل و جیگر همه کمد ها رو بریزه بیرون و من چقدر در روز دارم توضیح میدم که فقط با کشوها و کمدهای اتاق خودت بازی کن. ما نباید به کمد کس دیگه دست بزنیم حتی به کمد مامان بابا...
دلش میخواد همه کابینهای آشپز خونه رو زیر و رو کنه و این یعنی استقبال از انواع و اقسام خطر- مثل اونروز که کاسه بلور از دستش افتاد و شکست و من هنوز دارم شیشه خورده از این ور اونور جمع میکنم- و درست شدن یه عالمه کار برای من در نتیجه من مانعش میشم
دلش میخواد بره تو کریدور ورودی خونه مون و دستش رو به زمینهای کثیف جلو جا کفشیمون بزنه و البته یه زیارتی هم از کفشهای جا کفشی کنه و من مانعش میشم
خدایا مادری چقدر سخته
چقدر تناقض توشه
نقطه درست کجاست؟ آیا من دارم کارم رو درست انجام میدم؟
طبق تعریف باید فقط نه هایی که به سلامتی و ایمنی خودش و دیگران آسیب میزنه بهش بگیم ولی اینکه مثلا همه ادویه ها رو با هم قاطی کنه و بریزه زمین رو من باید احازه بدم؟
عجالتا من که دیگه گیج گیجم و میدونم یه مادر بد بهتر از یه مادر گیجه.