آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

آدرینا : شازده خانم خانه مامان الهه و بابا مهدی

چرا وبلاگ شازده خانوم دیر به دیر آپدیت میشود؟!

1391/12/5 13:32
نویسنده : الهه
770 بازدید
اشتراک گذاری

به یک دلیل ساده و کوتاه و منطقی: به جای اینکه به صفحه مانیتور زل بزنم و تایپ کنم از شما و شیرینیهایت، ترجیح میدهم به خود نازنینت چشم بدوزم و غرق بودن با هم در حال حاضر و در این لحظه شویم.

میدانم که یاد و تاریخ  بسیاری از  اتفاقات ساده و روزمره یا مهم و اصلی زندگی و رابطه مان را از دست میدهم و البته که این افسوس دارد ولی شیرین من واقعا ترجیح میدهم لحظه لحظه ممکن را با خودت بگذرانم و نه با وبلاگت.

گاهی دلم میخواست یک میرزا بنویس کنارم بود و من میگفتم و او مینوشت! یا بهتر اینکه خودش میدید و مینوشت ، انقدر دلم میسوزد از اینکه هر لحظه را نمیتوانم ثبت کنم در اینجا ولی به روش خودم یک آرشیو عالی برایت دارم مادرم. دوربین مامان همیشه دم دست است. برایت عکسهایی میگیرم و فایلهای صوتی ضبط میکنم و در آنها از آنروز و آن لحظه میگویم . شاید یک روزی بتوان از روی این فایلهای تصویری و صوتی داستانها نوشت ولی فعلا و حالا میخواهم با چشمان خودم ببینمت و هر لحظه بنیوشم نوای دلنشین صدای نازنین و به شدت دخترانه ملوس و ظریفت را عزیزکم.

ولی با همه این وجود همیشه صدای ننوشته ها در مغزم بلند و آزار دهنده است، ثبت احساس لحظه با هیچ چیزی جایگزین نمیتواند  بشود ، ولی ما با توجه به بضاعت وقتی که برایمان بعد از تمام کارها و رسیدگی های  شما و سایر امور میماند بین ثبت لحظه و بودن در لحظه دومی را انتخاب کردیم. گاهی آرزو میکنم کاش یه کپی از مامان الهه وجود میداشت که کارها را با هم تقسیم میکردیم انقدر که دختر شیرینم پر انرژیست و مدام احتیاج به توجه دارد. ولی منم و این بضاعت زمانی و انرژی. البته بابا مهدی جانت با وجود همه خستگیهای کار بیرون و همه مشغله ها خیلی کمک میکنند ولی ماشالله به دخترم که مثلا همین دیشب تا ساعت دو نصفه شب هنوز بازی و شادی  میخواست! تا حالا سعی کردیم کم نیاوریم عزیزکم و خدا رو شکر موفق بودیم. اولویت بندی ما اول راحتی و خوب بودن جمع سه نفره مان است و به نحو احسن انجام شدن کارهای شما و راحتی شما درصدر لیستمان است.

پس آدرینا جانم  ببخش اگر نمیتوانم هر روز برایت بنویسم چه برای هر روز کلی گفتنی و شنیدنی برایمان میسازی با همه زیباییها و معصومیتها و شیطنتهای دوست داشتنیت و من قطعا از شما جا میمانم در ثبت لحظه ها و زیباییهایی که از وجود نازنینت همواره ساطع میشود . دوست داشتنی من همیشه شاد و سالم باشی الهی.

پی نوشت: مثلا همین الان عذاب دارم میکشم که به جای اینکه مثل هر روز کلی با هم دالی بازی و قلقلک بازی  و بغل بازی کنیم و شما از سر و کول بنده بالا بروی و موهایم را بکشی شما را دراز کرده ام در تختت و به موزیک آویز تختت گوش میدهی و من دارم اینجا تایپ میکنم! خوب چه کار کنم؟! یک همچین مادری داری شما!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)