آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

آدرینا : شازده خانم خانه مامان الهه و بابا مهدی

تولد بیست ماهگی و اولین تجربه نی نی پارتی ما

1393/2/10 2:08
نویسنده : الهه
312 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بیستمین ماهگرد تولد آدرینا بود و باور کردنش سخته که فقط چهار ماه دیگه آدرینا دو ساله میشه!  سیر تغییراتش انقدر سریع و تند و متنوعه که واقعا ازش جا موندم. 

این ماه تفاوتی که جشن ماهگرد آدرینا داشت این بود که این اولین نی نی پارتی در منزل ما بود و ما امروز میزبان سه تا از دوستان هم کلاس آدرینا و ماماناشون در سلاله بودیم . تازه یکی از مامانها که توی عید فرزند دومش رو هم به سلامتی به دنیا آورده بودن همراه با هر دو نی نی و پرستار مهربون و بی نظیرشون اومده بودن.

خلاصه بعد از کلی شیطونی و بازی و دعوا و بخور بخور و نا نای نا نای شمع  کیک رو هم بچه ها  به اتفاق فوت کردند و بعد هم شروع کردند مثل موش هی بهش انگشت زدن و هی خوردن! به همدیگه هم با انگشت کیک دادند!  تماشای این لحظه هاشون خیلی قشنگ بود .

فقط آدرینا نمیدونم چرا متاسفانه یکی از نی نی ها رو چنگ زد حسابی. خیلی خیلی ناراحت شدم. انگار سر یه اسباب بازی دعوا داشتند. از طرفی خوب اولین بار بود به نوعی که آدرینا تمرین مشارکت در  در اختیار داشتن چیزی رو داشت و شاید برای یه بچه هضمش سخت بود که یه دفعه دار و ندارش در اختیار دیگران باشه. ولی جالبه که بچه ام طفلک واقعا بعد از رفتن آخرین مهمانمون خیلی خیلی کلافه شد و نشست به بغض و گریه و نی نی گفتن. همش میخواست بره سمت در نی نی رو بیاره تو. الهی عزیزم

عصر هم بعد که بابایی اومد با کیک نصفه نیمه دوباره عکس و شمع فوت کردن داشتیم چون به باباش گفتم به جان خودم نمیشه . همیشه ماهگرد ها عکس سه تایی داریم با کیکش. چرا الان نداشته باشیم

خلاصه بعد از سه روز تلاش و برنامه ریزی و کار و رتق و فتق امور مربوطه این بود شرح یه روز خوب و شلوغ  و پر از بدو بدو و هیجان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان مهيار
10 اردیبهشت 93 2:17
به به مباركه مباركه، عزيزم دلش واسه دوستاي ني نيش تنگ شده الهي قربونش تا ديدم هستيد و تازه وب شازده خانم به روز شده هنوز وب خودمون نرفته اومدم
الهه
پاسخ
سلام. قربون قدمتون. سر فراز کردید. مرسی مهربون. ببخشید جواب اونهمه لطفتون رو هنوز ندادم. به خدا خیلی خیلی شرمنده محبتتون هستم بانو.
مامانی باران
10 اردیبهشت 93 12:52
مبارکه همه جشن و تغییرات و خانم شدن هات توت فرنگی خوشمزه (مامان جون ما رو گول نزن شما از توت فرنگی اصلیه خوردی نه توت فرنگی روی کیک!!!) نوش جـــــــون که واقعا خوردنی هست
الهه
پاسخ
من اصلا کیک میخورم؟! من و این کارهای ضد باربی شدن؟! مرسی عزیزم از لطف و حسن نظرتون
مامان مهيار
11 اردیبهشت 93 1:39
اين چه حرفيه نفرماييد، من واقعا" عاشق اينم كه بيام و مطالب جديدتونو بخونم.. شرمندم نكنين ديگه
الهه
پاسخ
لطف شماست. خوش آمدید و افتخاره و لطفتون رو میرسونه
عاطفه
14 اردیبهشت 93 0:04
عزیز دلمی با این همه خوشمزگی ات. خوب کردی خاله اسباب بازی تو ندادی ! مال خودت اختیارش و داری ! فدات بشم که انقدر مهربونی که دلتنگ نی نی ها شدی. ایشالله سالگرد 200 امین سال زندگی ات و کنار مامان و بابا و جناب آقای شاهزاده جشن بگیری عسلم.
الهه
پاسخ
بچه ام مگه اصلا تونست بگه نه! چند تا نی نی از گل بهتر و مثل خودش شاد و شنگول خوب معلومه نتیجه چی میشه دیگه.مرسی از دعاهای خوبتون. البته اضافه بفرمایید نوه نتیجه ها و ندیده های اینجانب را در لیست جشن دویست سالگی !