خوشحال و شاد و خندانم!
امروز - یعنی همان روز بزرگی که دیروز ذکر خیرش بود- اومد و خدا رو شکرخیلی خوب گذشت این رو میگم که با شادیم به دوستانم شادی انتقال بدم این رو میگم که اگر یه روزی دخترم وبلاگمون رو خوند بدونه که امروز لحظات و ساعتهای بی نظیری رو کنار هم گذروندیم اصلا بگذارید اینطور بگم تو اینهمه سالی که از خدا عمر گرفتم اون یه ساعتی که با دخترم تو استخر بودیم جدا و واقعا یکی از خوشترین، سبکترین و بهترین دقایق زندگیم بود. ببین اینکه دارم میگم خیلیه ها! یعنی همین یک ساعت جزء بهترین لحظات زندگیم بوده! انقدر که دخترم شاد و خوشحال و غرق لذت بود انقدر که ماهرانه تو همون جلسه اول همه کارها و فعالیتهاش رو انجام میداد که تحسین و غبطه همه رو بر ان...
نویسنده :
الهه
0:53