فقط اومدم بگم که...
فقط اومدم بگم که دوست دارم اگر بخوام بنویسم چقدر و چه جوری میشه مثنوی هفتاد من اصلا نمیشه این حرفا رو شرح و بسط داد، میشه؟ ولی به زیبایی و سادگی لحظاتی که وسط شیطونیهات یهو ساکت میشی ، تمرکز میکنی، صورتت رو میاری جلو و میچسبونی به صورتم و لطیف ترین و زیبا ترین و آسمانی ترین صداها رو از ته حنجره نازت در میاری و چشم میدوزی تو چشمم و دست میکشی رو صورتم و بهم میفهمونی که چقدر ساده و معصومانه میشه عشق ورزید... آره عزیزم به اندازه زیبایی بی نهایت همه این لحظات که خالقشی دوستت دارم عزیزم شایدم بهتر باشه بگم: عزیزم منم خیلی خیلی دوست دارم
نویسنده :
الهه
5:33